English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3762 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
This sort of propaganda is for home consumption U این گونه تبلیغات برای مصرف داخلی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
consumer advertising U تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
home consumption U مصرف داخلی
internal power U مصرف داخلی
internal consumption U مصرف داخلی
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
foreign excess U تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
electrographic architecture U [واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
I am prepared for any eventuality. U برای هر گونه پیش آمدی آماده هستم
Klamath U نام کد برای گونه کم هزینه پردازنده Intel pention
scripts U ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
final goods U کالا برای مصرف نهائی
pouch U خورجین [گاه قالیچه ها برای مصارف شخصی عشایر بدین گونه بافته می شوند.]
consumer's surplus U یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده
recommended retail price U قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
angle-fillet U [ابزار مغزی برای پوشاندن درزهای داخلی]
smoke consumer U اسباب استفاده از دود برای مصرف درونی ماشین
brake specific fuel consumption U مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
home U ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
cruise control U کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
bespoke software U نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است
homes U ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
average propensity to consume U میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility U اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics U امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
NetBEUI U گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
scareup U فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
incretion U ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
power consumer U مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume U تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
squawked U مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawks U مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal defense U پدافند داخلی پایداری داخلی
internal structure U ساختمان داخلی سازه داخلی
squawk U مخابره داخلی ارتباط داخلی
incantations U تبلیغات
publicist U تبلیغات چی
advertisement U تبلیغات
showman U تبلیغات چی
advertisements U تبلیغات
showmen U تبلیغات چی
propagandist U تبلیغات چی
propagandists U تبلیغات چی
publicists U تبلیغات چی
publicity U تبلیغات
incantation U تبلیغات
propaganda U تبلیغات
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
publicised U تبلیغات کردن
publicises U تبلیغات کردن
publicising U تبلیغات کردن
grey propaganda U تبلیغات خاکستری
publicize U تبلیغات کردن
publicized U تبلیغات کردن
political propaganda U تبلیغات سیاسی
publicizes U تبلیغات کردن
propagandize U تبلیغات کردن
fanfare [of publicity] U هیاهوی تبلیغات
publicizing U تبلیغات کردن
election propaganda U تبلیغات انتخاباتی
heavy advertising U تبلیغات وسیع
advertising blitz U تبلیغات شدید
hard advertising U تبلیغات تهاجمی
puffery U تبلیغات پر سر وصدا
grey propaganda U تبلیغات منفی
black propaganda U تبلیغات خطرناک
black propaganda U تبلیغات سیاه
competitive advertising U تبلیغات رقابتی
white propaganda U تبلیغات سفید
aids to trade U حمل و نقل و تبلیغات
target audience U جماعت هدف تبلیغات
space broker U کارگزار امور تبلیغات
burst advertising U شروع تبلیغات شدید
hoopla U تبلیغات اغراق آمیز [اصطلاح روزمره]
razzamatazz U تبلیغات اغراق آمیز [اصطلاح روزمره]
shivaree U تبلیغات اغراق آمیز [اصطلاح روزمره]
carnival [American E] U تبلیغات اغراق آمیز [اصطلاح روزمره]
funfair U تبلیغات اغراق آمیز [اصطلاح روزمره]
hustle and bustle U تبلیغات اغراق آمیز [اصطلاح روزمره]
razzmatazz U تبلیغات اغراق آمیز [اصطلاح روزمره]
proselytism U تحت تاثیر تبلیغات مسلکی واقع شدن
media circus U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
media hype U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
nature U گونه
sort U گونه
sorted U گونه
sorts U گونه
navigating U گونه
cheeks U گونه
navigate U گونه
navigates U گونه
of all sorts U از هر گونه ای
cheek U گونه
breeds U گونه
haffit U گونه
kinds U گونه
natures U گونه
variant U گونه
kindest U گونه
species U گونه
breed U گونه
haffet U گونه
kind U گونه
navigated U گونه
variation U گونه ها
the five predicables U گونه
variations U گونه ها
hypnoidal U خواب گونه
models U گونه یک محصول
hysteroid U هیستری گونه
modelled U گونه یک محصول
type U گونه الگو
germplasm bank U بانک گونه ها
ilk U جور گونه
hypnoid U خواب گونه
blowsy U سرخ گونه
prototypes U پیش گونه
released U گونه یک محصول
releases U گونه یک محصول
zygomatic bone U استخوان گونه
zygomatic U استخوان گونه
malar bone U استخوان گونه
cheekbones U استخوان گونه
spectral class U گونه طیقی
octagons U هشت گونه
cheekbone U استخوان گونه
octagon U هشت گونه
climax species U گونه اوج
typed U گونه الگو
allomorph U واژک گونه
allomorph U واج گونه
spasmodically U اسپاسم گونه
prototype U پیش گونه
spasmodic U اسپاسم گونه
suchlike U از این گونه
thus U بدین گونه
at all hazard U با هر گونه مخاطره
rooting reflex U بازتاب گونه
diversities U گونه گونی
ckeek bone U استخوان گونه
blowzed U سرخ گونه
blowzy U سرخ گونه
release U گونه یک محصول
gnathitis U اماس گونه
model U گونه یک محصول
modeled U گونه یک محصول
diversity U گونه گونی
buccal U وابسته به گونه
zoomorphic <adj.> U جانور گونه
subspecies U زیر گونه
schizotypal U اسکیزوفرنی گونه
types U گونه الگو
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
accidental sepcies گونه های اتفاقی
buildings U گونه خاص یک برنامه
release U شماره گونه یک محصول
anecdotal evidence U شواهد داستان گونه
builds U گونه خاص یک برنامه
released U شماره گونه یک محصول
accurate U بدون هر گونه خطا
diversification U گونه گون شدن
diversification U گونه گون سازی
blowzy U سرخ گونه شلخته
such like U از این گونه ومانندان
releases U شماره گونه یک محصول
build U گونه خاص یک برنامه
critically endangered species U گونه در معرض خطر
wrap around type U گونه نوشتار محیطی
accidental sepcies گونه های پیش آمدی
exotic U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
invasive exotic U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
alien species U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
invasive species U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
neophyte U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
father file U پشتیبان گونه قدیمی فایل
whisker U موی اطراف گونه وچانه
whiskery U موی اطراف گونه وچانه
alphas U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
rare varieties of fishes U گونه های نادر ماهی
alpha U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
zephyrus U دار گونه باد صبا
jowls U ارواره زیرین پرنده گونه
son file U آخرین گونه کاری یک فایل
blankest U خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
jowl U ارواره زیرین پرنده گونه
at the drop of a hat <idiom> U بدون هیچ گونه معطلی
accurately U به درستی و بدون هر گونه خطا
blank U خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
to bear any customs duties U هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
ansi U گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
inquiry station U دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
description U جور [گونه] [قسم] [جنس] [گروه ]
free WAIS U گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
species U گونه [نوع] [گیاه شناسی] [جانورشناسی]
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com